دیروز گفته بودند، تنش کفن ندارد
بابا رسیده با سر، ولی بدن ندارد
این کودک سه ساله،با اشک وآه وناله
جز گوشه ی خرابه، بیت الحزن ندارد
بگذار تا بسوزم، پای سر بریده
شمع دلم علاجی ، جز سوختن ندارد
برخارها دویدم، آه از جگر کشیدم
سه ساله دختر تو، جانی به تن ندارد
دربین هجمه ی غم، یک تن نگفت باخود
طفلی که داغ دیده، سیلی زدن ندارد
خوردم زبس که سیلی، لکنت زبان گرفتم
طفلت توان آن که ،گوید سخن ندارد
یک بوسه از لبانت ،برمن ببخش ای گل
این غنچه فرصتی تا، پرپرشدن ندارد
بگذار تا کنارت، این نیمه جان دهدجان
میلی به بازگشتِ، سوی وطن ندارد
با اشک غم«وفایی»، برلوح خاک بنویس
بابا کفن ندارد، دختر کفن ندارد
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!