عمود خیمه حرم برادرم عباس
به من بگو برادرم برادرم عباس
به کی سپردی علم و به کی سپردی حرم و
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم میشکنه بی تو کمرم
اونی که تو مشکته ابرومه
پناه خیمه ها و سردارم رفت خدا ببین همه کس و کارم رفت
حسین بی برادرش میمیره واسه یه قطره اب علمدارم رفت
صدا پیچیده تو حرم دیگه علم افتاد
خبر رسید میون خیمه خواهرم افتاد
به خون نشسته نظرت زدن عمودی به سرت
قد رشید تو نقش زمینه
خون سرت بند نمیاد کسی دیگه اب نمیخواد
به انتظارت نشسته سکینه
اینا دل حرم رو از جا کندن
پاشو ببین دارن به چی می خندن
تو میگی از رقیه ای شرمنده
منم میگم که بچه هام شرمندن
دیگه یه قطره اب خوش نمیخوره زینب
اتیش میفته بعد تو رو چادر زینب
نذار جلو چشم ترم وا بشه پاشون به حرم
پاشو که خیمه پناهی نداره
حرومیا سر میرسن همین الان دختر من
باید که گوشوارش و در بیاره
منبع سایت مهجه
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!