اولین باری که اومدم حرم، خوب یادمه
خستگیهای تو راه سفرم، خوب یادمه
حرفا و سفارشای مادرم، خوب یادمه
بدجوری شکسته بود بال و پرم، خوب یادمه
گفتی من حالو هواتو میخرم، خوب یادمه
سرتو بالا بگیر ای پسرم، خوب یادمه
یادت که هست چه قولی دادم
تو هم به جاش یه قولی دادی
که من میشم اونی که میخوای
یادت که هست دلم رو پیشت
گذاشتم و بهت سپردم
اگه نبود دعای خیرت
بدون شک زمین میخوردم
یادت که هست، دل به تو دادم حسین
یادت که هست، حرفای سادهم حسین
یادت که هست، به پات افتادم حسین
«خُذ بِیَدی*، یَابنَ زهرا مددی»
سرنوشتم با غم کرببلات خورده گره
دل من حوالی صحن چشات مسافره
مثل هرکسی که توی حرمت یه زائره
مگه میشه غروبای حرمو یادم بره
گنبد و صحن و سرات دیده میشه از پنجره
با هر عکسی از سفر زنده میشه یه خاطره
یادش بخیر حرم رو دیدم
یه دست روی ضریح کشیدم
یادش بخیر تو سجده گفتم
شکرِ خدا ، بهت رسیدم
یادش بخیر طاقت نداشتم
سرم رو ضریح گذاشتم
یادش بخیر به جای مادر
رو شیشگوشهت یه بوسه کاشتم
یادش بخیر، خاطرات کربلا
یادش بخیر، اشک شوق زائرا
«خُذ بِیَدی، یَابنَ زهرا مددی»
بدون تو هر بلایی ممکنه سرم بیاد
خشکی ممکنه سراغ چشمای ترم بیاد
یعنی میشه مادرِ منم یه روز حرم بیاد
به خدا اگه که گم کنم تو رو دق میکنم
اگه روزی بگی از پیشم برو دق میکنم
آخرش دل از غمت میشه پُر و دق میکنم
♩⋄♭
میخوام توی دل تو جا شم
دور گناه دیگه نباشم
تو این صف گدایی آقا
نگام بکن که آخراشم
بدم ولی تو هر کجا که
حرف منه خوبیمو گفتی
بزرگترین عذابه وقتی
که از چِش آقات بیوفتی
ترکم نکن، میدونی که هیچ کارهام
ترکم نکن، بدون تو آوارهام
ترکم نکن، بیچارهی بیچارهام
«خُذ بِیَدی، یَابنَ زهرا مددی»
*خُذ بِیَدی : دستم را بگیر
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!