شرمندتم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده ی از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام
اما با قد خمیده، بالام ای بالام
بابات اومد رمق تو زانوهاش نیست
جوهر تو صداش نیست
با مشک پاره پاره ولی عمو باهاش نیست
شرمندتم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام
اما با قد خمیده، بالام ای بالام
لالایی چشماش ترسیده بالام ای بالام
لالایی بچم خوابیده، بالام ای بالام
لالایی باباش تو میدون، بالام ای بالام
عباشو دورش پیچیده، بالام ای بالام
نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست
چیزی به جز سراب نیست
یه بار دیگه بیدار شو
میدون که جای خواب نیست
مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری
حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری
شرمندتم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام
اما با قد خمیده، بالام ای بالام
کاشکی حرفامو میشنفتی، بالام ای بالام
کاشکی یک چیزی میگفتی، بالام ای بالام
دیشب خواب دیدم که فردا، بالام ای بالام
از روی نیزه می افتی، بالام ای بالام
چُخ آق لا ما بالام آی بالام
بابا جان غیرتی بود الَ
چخ آق لا ما….
آی اما حرمله بو چشمَ اشقیا …..
آخه فردا که نیزه ها بلندن
به حال من میخندن
تو رو با بند قنداق رو نیزه ها میبندن
وقتی که فردا سرا رو رو نیزه ها میشمارن
با نیزه ها پیکرت رو از زیر خاک در میارن
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!