دانلود مداحی « بنویسید مرا یار اباعبدالله » سید مجید بنی فاطمه

00:00 / 00:00

بنویسید مرا یار اباعبدالله


اولین بنده ی دربار اباعبدالله


منتظر مانده ی دیدار اباعبدالله


من کجا و سر بازار اباعبدالله


تا خدا هست خریدار اباعبدالله


.


عاشق آن است که دیدار کند یارش را


بارها جان بدهد دید اگر دارش را


باز آماده کند جان دگر بارش را


فاطمه پیش خدا پیش برد کارش را


هر که افتاد پی کار اباعبدالله


.


من پرم را به روی دست گرفتم دیدم


جگرم را به روی دست گرفتم دیدم


سپرم را به روی دست گرفتم دیم


تا سرم را به روی دست گرفتم دیدم


راهم افتاده به بازار اباعبدالله


.


وقت هجران به گریبان چه نیازی دارم


به دل و بی سر و سامان چه نیازی دارم


با لب پاره به دندان چه نیازی دارم


به سر شانه ی اینان چه نیازی دارم


تا سرم هست به دیوار اباعبدالله


.


قبل از آنی که بیاید خبرم را ببرید


زیر پایش مژه ی چشم ترم را ببرید


محضرش دست به دست این جگرم را ببرید


گر سرم را و سر دو پسرم را ببرید


باز هستیم بدهکار اباعبدالله


.


سنگ ها خوب نشستند به پای لب من


لب من ریخت و پیچید صدای لب من


طیب الله به این لطف و وفای لب من


بعد از این آب حرام است برای لب من


بس که لبریزم و سرشار اباعبدالله


.


مانده از جلوه ی والای تو حیران مسلم


جان خود ریخت به یک آن مسلم


عید قربان شهان هست فراوان مسلم


من به قربان تو نه جان هزاران مسلم


تازه قربان علمدار اباعبدالله


.


به ولای تو نداده ست اذان هیچ کسی


وا نکرده ست به شأن تو دهان ، هیچ کسی


مثل مسلم نبود دل نگران هیچ کسی


به خداوند که در هر دو جهان هیچ کسی


مثل من نیست گرفتار اباعبدالله


.



پیکرم وقف نوک پا زدن طفلان شد


کوچه کوچه سر من بود که سرگردان شد


چه خیالی ست که بازیچه ی این و آن شد


یا که بر عکس به میخی تنم آویزان شد


دست حق باد نگهدار اباعبدالله


منبع سایت مهجه



اشتراک گذاری

با استفاده از روش‌های زیر می‌توانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

فرم گزارش

اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!

  • ورود
  • عضویت

عضویت در سایت به معنی موافقت با قوانین است.