حسینم ای بی سر حسین عریان پیکر
تو را تشنه کشتند بمیرم ای مادر
دوید و دویدم برید و بریدم
سرت را سر نیزه دیدم
قتلکوک بنی ذبحوک بنی منعوک بنی
یا حسین یابن الزهرا
صدای فریادت می اید در گوشم
گرفتم ای بی سر تو را در آغوشم
نشست و نشستم شکست و شکستم
تن بی سری مانده دستم
نیزه ها دسته دسته بر تن تو نشسته استخوان ها شکسته
یا حسین یابن الزهرا
در ان گودال خون تنت را ازردند
تنت خونین ماند و سرت را می بردند
تنت پاره پاره و من در نظاره
ز ره می رسیدند سواره
پیکرت زیر پا بود اسمان در عزا بود خواهرت در نوا
یا حسین یابن الزهرا
منبع:سایت مهجه
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!