قلبی که زاره، آروم نداره
بازم شب جمعه شد و دل بی قراره
دل غرق خونه، مست جنونه
همراه زینب قلب بی تابم میخونه
بازم تو قلب عاشقا چه شورشی به پا شده
امشب دوباره فاطمه مهمون کربلا شده
حسین من
تو رفتی از حال، من رفتم از حال
وقتی که با صورت زمین خوردی تو گودال
قلبم شکسته، قلبم شکسته
دیدم که با چکمه روی سینه ت نشسته
خودم دیدم تو قتلگاه غرق به خونه پیکرت
خودم دیدم پنجه زده یکی به اون موی سرت
حسین من
افتادی از پا، افتادم از پا
شد قتلگاه از خون پاکت مثل دریا
ای پاره پیکر، سردار بی سر
پیراهنت رو از تنت بردن برادر
غرور من شکسته شد پیش نگاه مادرم
شرمنده ام که پیش تو لگد زدن به پیکرم
حسین من
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!