بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن
حالا که میزنی جلوی آشنا نزن
حسین غریب یا مظلوم
سجاده و عبای مرا میکشی بکش
اما لگد به تربت کرب و بلا نزن
حسین غریب یا مظلوم
آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو
دیگر نمک به زخم دل من بیا نزن
حسین غریب یا مظلوم
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد
حداقل مقابل همسایه ها نزن
حسین غریب یا مظلوم
با تازیانه ات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن
حسین غریب یا مظلوم
بالای مرکبی و خجالت نمیکشی
پیچیده پای من چه کنم بی حیا نزن
حسین غریب یا مظلوم
موی سپید دارم و شیخ الائمه ام
هر طور میزنی بزنم با عصا نزن
حسین غریب یا مظلوم
وقت گریز من شده نوحوا علی الحسین
زینب دوید و گفت غریب مرا نزن
حسین غریب یا مظلوم
منبع:سایت محجه
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!