جولان میده ، توی میدون داره فرمان میده
پسر ابوتراب با شمشیرش
دوباره به غائله پایان میده
قدم میزنه ، توی میدون داره علم میزنه
لشکر دشمن رو بهم میزنه
سرنوشت جنگو رقم میزنه
یل حیدر نسب ، افتخار عرب ، ای خدای ادب جان
قمر رو زمین ، یل اُم البنین ، تویی شور آفرین جان
یا اباالفضل ، یا اباالفضل
پرچم داره ، توی دستاش علمو محکم داره
میمنه تا میسره تو دستاشه
میون معرکه ها سردمداره
چقدر محشره ، وقت جنگش میگن خود حیدره
یه سر و گردن از حریفش سره
به تمام معنا یه جنگ آوره
شیر نام آوره ، یه تنه لشکره ، از همه برتره جان
امیر صف شکن، فاتح تن به تن، که شده عشق من جان
یا اباالفضل ، یا اباالفضل
عنوان داره ، خون حیدر تو رگاش جریان داره
وقتی کشتی نجات حسین باشه
میشه گفت عباس هم سکان داره
چه با هیبته ، مثل باباش حیدر قَدَر قدرته
ضربه ی شمشیرش چه پُر سرعته
چی بگم در وصفش ته جرأته
دست مشکل گشا ، ساقی کربلا ، به همه مقتدا جان
بی حد و بی عدد ، ذکرمه تا لحد ، ابوفاضل مدد جان
… یا اباالفضل ، یا اباالفضل …
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
اگر لینک های مطلب مشکل دارند یا خطایی در سایت مشاهده میکنید، با استفاده از فرم زیر ما را مطلع کنید. برای دیگر موارد لطفا از کامنت ها استفاده کنید!